آنچه که من نوشتم

ابراهیم ممیداوی

آنچه که من نوشتم

ابراهیم ممیداوی

سه شنبه, ۲۵ خرداد ۱۴۰۰، ۰۹:۵۹ ب.ظ

قاضی

اولی نزد قاضی به دومی تهمت قتل زد و چند نفر را به

عنوان شاهد آورد، قاضی رو به متّهم کرد و گفت: تو

قاتلی؟ متّهم با ترس گفت: نه بخدا. قاضی با صدای بلند

گفت: اولی و شاهدان از أهل تو هستند. متّهم سر به زیر

انداخت.


قاضی: تعداد شاهدان زیادند. متّهم: نمی دونم چرا

اینطوری شد. قاضی: باید دلیل بیاری. متّهم: چطور

میتونم برای کاری که نکردم دلیل نکردن بیارم؟ قاضی:

پس إعدام می شی. او را إعدام کردند. بعد از مدّتی

معلوم شد اولی و آنهایی که شهادت دادن قاتل بودند.


به قاضی گفتند: یک بی گناه إعدام کردی؟ قاضی

گفت: من إعدامش نکردم، خودش إعدام شد. قاضی،

اولی و شاهدان را به عنوان شاهدان به صحّت کلام خود آورد.

  • ابراهیم ممیداوی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی